ضرب المثلهای ایلامیان
(برگرفته از کتابی با همین عنوان از آقای علی محمد سهراب نژاد)
ضرب المثل: |
وه یهی تیر دو کهل کووشت
|
ترجمه: |
با یک تیر دو شکار را زد
|
توضیح: |
نظیر: یک تیر و دو نشان
|
ضرب المثل: |
وه یهی گول وهار نیهو
|
ترجمه: |
با یک گل بهار نمی شود
|
توضیح: |
مترادف فارسی دارد
|
ضرب المثل: |
وتنه ئاو چهته نالنی وت جییم ناسازه
|
ترجمه: |
به آب گفتند: چرا می نالی، گفت جایم ناهموار است
|
توضیح: |
نگرانی داشتن
|
ضرب المثل: |
وتنه روی کی شاتته: وت دومم
|
ترجمه: |
به روباه گفتند شاهدت کیست؟ گفت دمم
|
توضیح: |
نظیر: شهادت ذی نفع قبول نیست
|
ضرب المثل: |
وت زوور بکه وت هامه لاخرسهوه
|
ترجمه: |
گفت بیشتر زور کن، گفت: مگر من پشتیبان خرس هستم
|
توضیح: |
از نهایت کوشش دریغ نکردن
|
ضرب المثل: |
وت:سوره، وت: وه م چه؟ وت: هن تونه، وت:وه ت چه؟
|
ترجمه: |
گفت: عروسی است. گفت: به من چه؟ گفت: برای شماست. گفت: به تو چه؟
|
توضیح: |
کنایه از دخالت نکردن در امور دیگران
|
ضرب المثل: |
وتنه شتر لهوست ئهرا دریژه؟ وت: تهماشای باقی لهشمیش بکهن
|
ترجمه: |
به شتر گفتند: لبت چرا کلفت است؟ گفت : به بقیه بدنم هم نگاه بکنید
|
توضیح: |
طبیعت هر چیزی متناسب با ذات اوست
|
ضرب المثل: |
وتنه قاتر برای ئهرات هاته دیاو وت:م ک بارهی خوهم ها وه کوولمهو
|
ترجمه: |
به قاطر گفتند: برداری برایت به دنیا آمد، گفت به من چه؟ من که بارم بر پشتم است
|
توضیح: |
تغییر و تحولی که منجر به بهبودی در کار دیگران نشود
|
ضرب المثل: |
وتنه کیسهل ئهرا کوو چی؟ وت: ئهرا چین و ماچین
|
ترجمه: |
به لاک پشت گفتند کجا می روی؟ گفت: به چین و، ماچین می روم
|
توضیح: |
ادعای غیر معقول که متناسب با ابزار و امکانات و استعداد شخص نباشد
|
ضرب المثل: |
و جاخ کوور وتهژگای سییه
|
ترجمه: |
اجاق خاموش و آتشدان تاریک
|
توضیح: |
به کسی که پسر نداشته باشد گویند
|