اقتصاد ایلی در میان زاگرس نشینان
سایت بلوط
اقتصاد ایل و به طور اخص ایل کلهر بنا بر ساختار سنتیش ، اقتصادی خودکفا است . خانواده ی ایلی هم تولید کننده است و هم بیشتر تولیداتش مختص به مصرف خانواده می باشد . بین تولید ومصرف به گونه ای توازن برقرار است که به طور متوسط تولید با میزان مصرف برابری دارد. در این نوع چرخه ی از تولید به مصرف ، گردش پول ، انباشت سرمایه و نقدینگی فاقد تعریف است . در موقع تبادل کالا بیشتر مبادله ی تهاتری یا کالا به کالا تبادل کالا را تعریف می کند. در چنین اقتصادی از تشکیل گروه های تولیدی ـ مصرفی ممانعت به عمل آمده و بازاری وجود ندارد. حتی مازاد تولید نیز بر تجمیع نقدینگی کمک نمی کند زیرا در این نوع از اقتصادابتدا از مصرف بی رویه خبری نیست و نیز اضافه ی تولید بیشتر خرج خرید سایر مایحتاج مانند غله ، حبوبات و سایر مواد خوراکی می گردد.
این مهم بر آن شده تا اقتصاد ایلی همچنان بدون طبقه بندی اقتصاد اجتماعی باقی بماند. بمانند آنچه در سرواژی یا فئودالیته وجوددارد. در این اقتصاد کار مضاف برتوان افراد خانواربه غیر سپرده می شود ، اما میزان مزد آن را بیشتر بر اساس مقدار جنسی که بر روی آن کار انجام می شود تعیین می گردد. روابط اقتصاد ایلی بر پایه تولید طبیعی قرار می گردد . کار ایل بیشتر شبانی و گله داری است . گله دار برای تهیه ی علوفه ی دامش به طبیعت متوسل می شود ، در خطه ی غرب کشور و خصوصاً استان کرمانشاه به خاطر تنوع طبیعی و گسترده ی عظیم و پرعمق سلسله کوه های زاگرس ، خوان طبیعت پر تنعم می باشد .
عمده علتی که از فرد ایلی انسانی مهمان نواز و دست و دل باز می سازد ، دست و دل بازی طبیعت و مهمانداری طبیعت از انسان ایلی است. طبیعت هم در زمینه ی فرهنگ و هم در زمینه ی اقتصاد آموزگار فرد ایل است . طبیعت آزمند و حریص نیست . انسان ایلی نیز دارای چنین خصلتی است. لذا مناسبات اقتصاد ایلی فاقد جنبه های طبقاتی است . حتی کشاورزی که مرحله ی پیشرفته تری در تولید است . در زندگی ایلی اولاً شغل دوم محسوب می شود ، دوماً متأثر از روابط تولید به سبک دامداری است. تقسیم کار ایلی بر اساس یک ضرورت است. و هیچگاه بر پایه ی یک تقسیم طبقاتی به وجود نمی آید.
در اقتصاد ایلی حرفه های واسطه ای و طبقاتی و گروهی وجود ندارند. حتی کارهای جمعی نیز به صورتی است که کار را با کار معاوضه می نمایند و » گله کومک « اوج انجام کارهای جمعی است. سه شغل مهم در اقتصاد ایل کلهر وجود داشته که عبارتند از : »شووانی« ، یا چوپانی ، » مزیوری « یا کارگری. و » وزیری « یا دروگری. کارگر اولی را »شووان « ، دومی را »مزیور « و سومی را »وزیر« می نامند
.
وزیر گندم و جو درو می کند و معمولاً سهم یک پنجم محصول به دست آمده را می گیرد. مزد شووان بر اساس چند رأس دام تعیین می شود. شغل دوم است که معمولاً مزدی غیر از بهره ی مستقیم کارش می گیرد ، اینها یا زمین شخم می زنند و یا به قول معروف کارهای درون خانه انجام می دهند. به مزیوری که کار درون منزل انجام می دهد می گویند »مزیورناوماله « . بیشتر کارهایی که توسط زنان انجام می گیرند به صورت انفرادی هستند. اغلب کارهای جمعی مربوط به مردها است . مانند » گله درو « ، » گله جفت "« ، »گله برهنه « یا چیدن پشم و موی گله ، یا به هم دوختن تخته های سیاه چادر یا » سیه مال«که بر » گله برهنه « ، یا چیدن پشم و موی گله ، یا به هم دوختن و وصل کردن تخته های دوار به هم افراد دارای مهارت و تخصص خاصی هستند. زنان بشتر در بافتن دوار به صورت دونفری و یا سه نفری با هم کار می کنند. چون حرفه و مشغله ی زن خیلی زیاد است ، در نتیجه به نسبت کارهایی که در اشتغال زنان به صورت جمعی انجام می گیرند بسیار ناچیز هستند. در » گل« یا کار جمعی ، کار در مقابل کار انجام می پذیرد ، هر فردی که به دیگری کمک می رساند به ازای زمان کارش ، کار طلب دارد ، نه پول و نه چیز دیگر. معمولاً » مزیوری ناو ماله « شغل دونی است. و هر گاه کسی به دیگری طعنه می زند و می گوید : » با یه مزیور ناو مالد بیوم « یا » بایه ناو ماله د بیوم « یا » مزیوری ناو مالد نه کردمه
« .
این اصطلاح به فرهنگ ملی ما سرایت کرده و مزدوری جنبه ای توهین آمیز پیدا کرده است. چنین اتفاقی ریشه در مناسبات اقتصاد ایلی دارد. زیرا » مزیورها « آدم های اغلب دست پا چلفت یا » ویل چیل « هستند. زیرا از چنان بهره ی هوشی و توانی برخوردار نیستند که از داده های طبیعت بهره ببرند. اغلب مزیورها » نانه لم « هستند .در قبال کار سیر خوراک می خورند و لباس می پوشند . چون » مزیورناوماله « کمترین کارها را انجام می دهند